نتایج جستجو برای عبارت :

بس خجالت که از این حاصل اوقات بریم

از چپو کردنِ این خانه خجالت نکشیداز منِ ساکن ویرانه خجالت نکشید
مملکت را بفروشید به روسیه و چیناصلا از مردمِ بی خانه خجالت نکشید
مرد و زن را به فروشِ بدن انداخته ایداز فروشِ تنِ ریحانه خجالت نکشید
خرج نوسازیِ لبنان و یمن را بدهیداز مریوان و بم و بانه خجالت نکشید
خاکمان را اگر از بابِ وِتو کردن هاباج دادید به بیگانه،خجالت نکشید
صد برابر شده اجناس،کما فی السابقموقع دادن یارانه خجالت نکشید
نامِ ما را بگذارید نفوذی،خس و خاکمثل آن مردک دیوانه
زندگی شکل گرفته است از گاهی اوقات ها
گاهی اوقات شیرین است ، گاهی اوقات تلخ ،گاهی اوقات پولدارمان می کند ،
گاهی اوقات بی پولمان ، گاهی اوقات سلامتمان می دارد ، گاهــی اوقــــات
مریضمان می نماید ، گاهی اوقات با ماست و گاهی اوقات بر ما و علیه ما.
ادامه مطلب
ساعت ۴ صبح خجالت کشیدم از چیزی که دیدم خجالت کشیدم ،سرخ شدم ،استرس گرفتم ،نکنه خونده باشه اگه خونده باشه چقدر بخاطرش خندیده باشه....
ساعت ۴ صبح یه بار پاکش کردم ،دوباره و سه باره خوندمش ،چند کلمه اشو پاک کردم ،یه خط بهش اضافه کردم ، دوباره  گذاشتمش ....
ساعت ۴ صبح من فقط خجالت کشیدم ،ته دلم دلشوره عجیبی داشتم ،استرس داشتم...
امروز ساعت ۱۲ ظهر بازم خجالت کشیدم با یاد آوری گذشته ام اشتباهاتی که داشتم ،اتفاقاتی که برام افتاد ،و نتیجه همه ی این خجالت
هر بارررررررر که بابک میگه
تو هم که کلا یه دونه دوست داشتی توی کانادا
اون هم هر بار باهات یه دعوا راه انداخت قبل دیدنت و هیچوقت توی اون دو سال و نیم ندیدیش
و زیر همه قولهاش هم زد
هررررر بار که این رو میگه
من از خجالت آب میشم
و میخوام زمین دهن باز کنه و برم توش
کاش هیچوقت همچین دوستی نداشتم که بدقول و دروغگو باشه و من بابتش اینقدر خجالت بکشم.
توی تاکسی بودم، نفر کناریم عطسه کرد؛ نفر جلویی سریع گفت آقا من همین کنار پیاده میشم، راننده هم دماغشو گرفت و شیشه رو داد پایین، خود طرف هم از خجالت سرخ شد طفک.عملا ازنظر فرهنگی به نقطه‌ای رسیدیم که خجالت عطسه کردن از خجالت گـوزیدن۱ بیشتر شده!
#کرونا
۱- عذرخواهی می‌کنم برای استفاده از این کلمه، ولی طنز ماجرا کم می‌شد اگر می‌نوشتم: باد معده!
درمان خجالت و کشف چگونگی راه‌های از بین بردن خجالتکمک شایانی به ما می‌کند تا بتوانیم بر احساسات خود غلبه کنیم و در موقعیت‌ها خجالت زده  نشویم. خجالت کشیدن یکی ازهیجانات خودآگاه انسان است. این هیجان معمولا به این دلیل ایجاد می شود که فرد احساس می‌کند نتوانسته است آن گونه که انتظارداشته در یک جمع ظاهر شود یا آن گونه که شایسته بوده رفتار کند. البته علاوه بر انتظارات فرد از خود، شرایط فرهنگی و انتظارات اجتماعی نیز در میزان احساس خجالت افراد
اگر خجالت می کشید:
۱-نه بگویید به بعضی دوستاتون، بالخصوص ناباب ها
۲-قیمت بعضی چیزها رو از مغازه ها بگیرید
۳-از استاد وسط کلاس سوال بپرسید
۴-از حقوقتون دفاع کنید
و...
و از هر چیزی که خجالت می کشید با خواندن متون درون فایل پی دی اف
شهامت درون کانال تلگرام وبلاگم
به آدرس «tighnameh@» مراجعه فرمایید.
خجالت زنان از رابطه جنسی به چه علت است؟ آیا راهی برای بر طرف کردن خجالت زنان از نزدیکی در ارتباط با همسرشان وجود دارد؟ بعضی زنان از داشتن رابطه جنسی با همسر خود خجالت می‌کشند. حتی برخی ترجیح می‌دهند در تاریکی رابطه داشته باشند. شرم و خجالت زنان در رابطه جنسی می‌تواند گذرا یا دائمی‌باشد. این شرم باعث می‌شود زوجین از رابطه جنسی خود لذت کامل نبرند. در واقع این زنان نمی‌توانند خواسته‌ها ونیازهای خود را بیان کنند و انگار چیزی مانع آن‌ها می‌
چقدر خجالت آوره
بعد از مدتها دوری و بی خبری
حالا تختِ بیمارستان
بشه مکانِ دید و بازدیدِِ خواهر وبرادری....
چقدر آدم دوست داره
دور بشه انقدر که
همینجور آشناها
حتی اسمتم فراموش کنن...
"بابی انت و امی که خجالت دارد
ای همه ایل و تبارم به فدایِ تو حسین"
#دلم_ غربت_ خواست...
#صله ی_ رَحِم _کیلویی چند؟!
یا خدا واقعا خجالتی ام!
 
دو تا از استادا امروز بهم گفتن!
 
واسه همینه وسط ندارم.
در حالت عادی در حال خجالتم،
 
و یه وقتایی وقتی مجبورم، توی دفاعی جایی، باید خجالت رو بردارم و اصلا بلد نیستم در اون وسط حرکت کنم.
 
برای همینم هست که نوشتن رو دوست دارم.
 
توی نوشتن بدون اینکه شماها رو ببینم میتونم حرفای دلم رو بزنم.
:)))
یا فحش بدم :)
 
 
راستی
خخخخخخ
در انتخاب کسایی که ازشون خوشتون میاد خیلی دقت کنین
چون چند سال بعد ممکنه خجالت بکشین که عکس این کسخلا رو نشون کسی بدین و بگین من این کسخلو دوست داشتم.
من الان اون احساس خجالت رو نسبت به گرگ زاده پول شو دارم :) دوست پسرم گاهی کرم میریزه عکسشو میفرسته میگه تو برای این کسخل ارزش قائل بودی :)
آبروی خودتونو نبرین :)
 
هورمونی که باعث خجالت کشیدن شما می شود
هورمون هایی وجود دارند که خجالت کشیدن و اضطراب اجتماعی را افزایش می دهند، هورمون هایی که بیش از حد بدن ترشح می شود و باعث این امر می شود.آنچه باید در مورد هورمون خجالت کشیدن و اضطراب اجتماعی بدانید
آیا می دانستید که هورمون ها و اضطراب به روش های خاصی مرتبط هستند, به طوری که هورمون های شما ممکن است ارتباطی با میزان اضطراب شما داشته باشند؟ هنگامی که سطح هورمونی بسیار بالا یا پایین باشد, می تواند بر انت
همه کار فلک خوب است و تام است،
فقط عیبی میان خاص و عام است.
خجالت م یکشیم از کار مؤمن،
خجالت دادن مؤمن حرام است.
چه نازی گه به نام پاک اسلام،
مسلمانی اگر ما را به نام است.
زوال آدمی هست احتمالی،
کمال آدمی گر در کلام است.
اسیر شرم خود گردد همیشه،
اگر شاهی به نفس خود غلام است.
نظام نظم این رزم است امروز،
در این جا ب ینظامیها نظام است.
ادا شد، حاجیا، حرف دل تو،
ولیکن دردهایت ناتمام است
 
باز هم ویکند رسید و باز هم من باید بحث کنم که نمیخوام خونه ادمای جدید برم!
من اضطراب میگیرم
رنگم میپره
لپام قرمز میشه
به شدت خجالت میکشم
پشت ملت قایم میشم
بفهم من نمیتونم ادمای جدید ببینم
نمیتونم :(
حتی فکر کردن بهش بهم تپش قلب میده.
این راه و روش ارتباط با یه ادم خجالتی نیست
هر باری که من اینقدر قلبم شدیدتر میزنه عمرم داره کمتر میشه.
بابا بفهم.
هیچوقت از واقعیت ها و علایقتان خجالت نکشیداگر فیلم هندی را دوست داریداگر کتونی را به پاشنه بلند ترجیح میدهیداگر عکس هایتان همیشه با روسری استاگر مهمانی هایتان با سلام و صلوات استاگر در خانه تان تفکرات اروپایی نیستاگر خانواده تان لاکچری نیستنداگر پدر و مادرتان معمولی انداگر نام برندهای معروف را از حفظ نیستیداگر مارک پوش نیستید.
ادامه مطلب
مکانیزم نعوظنعوظ صبحگاهینعوظ در هنگام بیدار شدن از خواب , تجربه ایست که تمام مردان دارا هستند . این حادثه برای خانم ها نیز می افتد و در هنگام صبح ارتقا حجم و محکم شدن کلیتوریس فیس میدهد . علت ظریف این که چرا این سفتی آلت در صبح واقعه می افتد تا کنون معین نشده است . اما مهم‌ترین تئوری در این باره اینست که فشار مثانه بجهت تجمع ادرار منجر فعال شدن سیستم عصبی نعوظ در نخاع می شود . این تحریک عصبی نخاعی سبب ساز محکم شدن و بزرگ شدن آلت فارغ از شهوت در شخ
از گندم پرسیدند عشقت کیه؟ 
از خجالت زرد شد! 
از گل پرسیدند عشقت کیه؟ 
از خجالت سرخ شد! 
از یخ پرسیدند عشقت کیه؟ 
از خجالت آب شد! 
از من پرسیدند عشقت کیه؟ 
با افتخار گفتم عشقم  "رفیقامن"
ســـلامــــتـــی هــــرچــــی
رفـــــــیـــــقــــه
❤cafeh.blog❤
سلام
من یه جوون مجرد هستم. مشکلم اینه که به شدت خجالتی ام. خیلی بیشتر از اون چیزی که فکرش رو بکنید. این خجالت هم وقتی در مقابل جنس مخالف قرار میگیرم چند برابر میشه. 
وقتی میریم مهمونی خونه فامیل، حتی خجالت میکشم تو روی دختران شون نگاه کنم، میخواستم بدونم این خجالت کشیدن خوبه یا بد؟، آیا تو آینده بهم ضربه نمیزنه؟، اگه بده چیکار کنم درست بشه؟
ادامه مطلب
من هر کاری که در جامعه معمول باشه رو بخوام انجام بدم خجالت میکشم. مثلا اگه توی ماشین مامانم باشم و آهنگ پاپ ایرانی پخش بشه وحشتناک خجالت زده میشم. مغزم سوزن سوزنی میشه. و صداشو تا ته کم میکنم. از کی خجالت میکشم؟ از خودم.
اگه بخوام طبق مد لباس بپوشم خجالت میکشم از خودم.
اگه بخوام غذای ناسالم بخورم خجالت میکشم.
اگه بخوام تحت تاثیر تبلیغات خرید کنم خجالت میکشم.
من از سلیقه ی موسیقی ام که از زمان جاهلیت برام جا مونده هم خجالت میکشم. از اینکه یه سری آ
ثقیف قرابه های شراب را از سرداب آورد و گوشه حیاط، کنار چاه فاضلاب گذاشت. دعبل کتاب را کنار گذاشت. از روی دیواره ی حوض برخاست و رفت درِ چاه را برداشت. پارچه های گِل اندود سر قرابه ها را کند و یکی یکی شرابشان را سرازیر چاه کرد. «چیزی را که خدا حرام کرده، به درد همین چاه می خورد.» ثقیف پرسید: «چرا می خواهی دیگر نمی خوری؟» «دیشب به دیدن زلفا رفتم. وقتی گفت از این کارم دلگیر است، خجالت کشیدم. بعد فهمیدم که از خدا و حجت او باید بیشتر خجالت بکشم.»
+ دعبل و
کی تنهاس الان..خیلی ها دورمن اما همیشه ی چیزی کمه
خدا جون نکنه تو ازم دلگیری ک قلبم تند میزنه گاهی اوقات
بنظرتون کی میریم سر خونه زندگیمون
هر دفعه میاد پیشم و خودمو و ذهنمو میسازم ک دوسش دارم باز میره تنها میشم
مال اونم ولی تنهام
بخاطر من داره تلاش میکنه میدونم..آره همش بخاطر منه میدونم..خیلی دوسم داره میدونم
بنظرتون کی دوباره میاد
دعا کنین کنکور قبول شم
دلم برا داداشم تنگ شده..داداش واقعیم نیس ولی دوسش دارم
آزمونم افتضاح شد داداش گفت درصداتو
خجالتی بودن بیش از حد یک احساس بسیار شایع و عجیب در بین انسان هاست. بعضی از افراد آنقدر خجالتی هستند که حتی نمیتوانند به طور مستقیم در چشم های دیگران نگاه کنند. اندکی خجالتی بودن بد نیست, اما هرگز نباید اجازه دهیم این مسئله وضعیت روحی و دیدگاهی که نسبت به افراد و چیزهای مختلف داریم را تغییر دهد. خجالت بیش از حد مانع از برقراری روابط اجتماعی مناسب و رسیدن به اهداف مهم در زندگی میشود. خجالت بیش از حد هم شما و هم دیگران را آزار میدهد. افراد خجالتی
خجالتی بودن بیش از حد یک احساس بسیار شایع و عجیب در بین انسان هاست. بعضی از افراد آنقدر خجالتی هستند که حتی نمیتوانند به طور مستقیم در چشم های دیگران نگاه کنند. اندکی خجالتی بودن بد نیست, اما هرگز نباید اجازه دهیم این مسئله وضعیت روحی و دیدگاهی که نسبت به افراد و چیزهای مختلف داریم را تغییر دهد. خجالت بیش از حد مانع از برقراری روابط اجتماعی مناسب و رسیدن به اهداف مهم در زندگی میشود. خجالت بیش از حد هم شما و هم دیگران را آزار میدهد. افراد خجالتی
پرخوری کردم از صبح تاحالا! انقدری پرخوری کردم که نه تنها امروز دیگه نباید چیزی بخورم بلکه وعده های ناهار به بعد فردامم مجبورم حذف کنم!
به هر حال پیش میاد دیگه! هیوا قول داده خودش رو ببخشه و مصمم تر ادامه بده! البته تو هفته ی گذشته دو کیلو کم کردم ها:)
+ کلاس رقصم متاسفانه کامل کنسل شد چون تعداد کم بود! در این بازه از زندگیم دیگه حوصله حرص خوردن برای چنین موضوعاتی رو ندارم! خیلی آرام و خونسرد با مربیم کلاس بدنسازی برمیدارم از هفته بعد!
+ سیریسلی؟!
سلام
من یک جوان 29 ساله هستم که مشکلی دارم برای ازدواج و ترس بزرگی دارم. جوون ها اول یک توصیه به شما میکنم، وقتی جوون تر هستید ازدواج بکنید، دخترها وقتی جوون تر هستید پیشنهاد ازدواج پسرها رو قبول بکنید.
من وقتی 20 سالم بود کلم پر از مو بود، ولی الان بالاش کچل شده، من مشکلم اینه که خجالت میکشم برم خواستگاری، خجالت میکشم سر سفره عقد بشینم، خجالت میکشم توی روز عروسیم با عروس باشم، میترسم دیگران بگن اونو نگاه کن کله کچل!، اصلا توی خواستگاری هم خجال
سلام 
راستش این چیزی که میخوام بگم شاید بهش بخندید یا ...، اما واقعا برام دغدغه شده و کلافه ام کرده... من یه دختر دم بختم با خانواده ای با آبرو و با شخصیت که واقعا تو  زندگیم آرامش دارم و کلا خانواده خوبی دارم الحمدلله... اما روم نمیشه خواستگار تو خونه راه بدم و یه جورایی خجالت میکشم ...
خونه مون نوسازه و داخلش خوبه اما بیرونش!، یعنی چطوری بگم..!؟، نمای بیرونش خوب نیست و هر چی به بابام میگم نماش رو درست کن اما...، تا حالا صد بار هم خواهر و برادرهام  به
شاید فکر کنید اوقات فراغت از زمان خاصی به وجود آمده است اما اوقات فراغت در تمام مراحل تاریخی زندگی بشر وجود داشته است. چیزی که از دوران اولیه تا امروز تغییر کرده است آگاهی ما نسبت به موضوع اوقات فراغت است. در گذشته کار، بازی، تفریح زیاد از یکدیگر جدا نبودند. حتی یکسری از آنها با هم جزء آئین مذهبی بودند. به عبارت دیگر معنای آنها در زندگی با وجود تفاوتشان یکی بود. در چنین شرایطی مشخص است اوقات فراغت به معنای امروزی وجود نداشته است. می‌توان برای
یارا دیروز حاضر نمی شد تنها از روی فواره های حوض آب و آتش رد شود. اصرار داشت که یکی همراهش برود، وگرنه بچه ها زیر دست و پایشان او را له می کنند. عمه می گفت اگر ترس از ملامت مردم نبود، همراهش می رفتم.
فکر کنید، چندبار این «مردم» و «ملامت» شان ما و دلخوشی هایمان را سرکوب کردند. زنیکه ی فلان، مرتیکه ی فلان. با آن قد و قواره. با این سن و سال. خجالت نمی کشد.

شده تا حالا خجالت نکشید از قد و قواره و سن و سال و هیکلتان و دست به کاری علی رغم خوشامدِ مردم بزنی
کی تنهاس الان..خیلی ها دورمن اما همیشه ی چیزی کمه
خدا جون نکنه تو ازم دلگیری ک قلبم تند میزنه گاهی اوقات
کی دلش برام تنگ شده
کی دوسم داره
بنظرتون کی میریم سر خونه زندگیمون
دارم سرد میشم کم کم
ولی بین خودمون باشه..هیسسسس..!
هر دفعه میاد پیشم و خودمو و ذهنمو میسازم ک دوسش دارم باز میره تنها میشم
مال اونم ولی تنهام
بخاطر من داره تلاش میکنه میدونم..آره همش بخاطر منه میدونم..خیلی دوسم داره میدونم
بنظرتون کی دوباره میاد
دعا کنین کنکور قبول شم
دلم برا د
توی رختکن مشغول عوض کردن لباس بودیم که منشی باشگاه و یکی از بچه‌ها به شوخی مدام به هم می‌گفتند «خجالت نمی‌کشی؟! حیا هم خوب چیزیه!!» دختری که کنارم ایستاده بود و به تازگی دماغش را عمل کرده، و این موضوع باعث ناراحتی من است، گفت: «چی شده بچه‌ها؟! جریان چیه؟!!» منشی‌مان که اسمش الهه است گفت: «این داشت لباسش رو عوض می‌کرد، شرت و سوتین تنش بود. یه دختر اومد داخل رختکن بهش گفت خجالت نمی‌کشی؟! حیا هم خوب چیزیه!!» من گفتم: «باید صدامون می‌زدی همه میوم
نقطه.
سر خط
.
.
.
نقطه.
سر خط
.
.
.
نقطه؟ سر خط؟
«شاید گفتنی نیست و شاید باید گفته شود، شاید از گفتنش باید خجالت بکشم و شاید آنقدر مضحک است که از این که باید از گفتنش خجالت بکشم، خجالت می کشم.»
به نقطه ای رسیده ام که نمی دانم باید گذاشته شود و بروم سر خط یا چنان این پاراگراف لعنتی را ادامه دهم که از هجومِ حجمِ سنگینِ واژه هایش به سُتوه بیایم و یکباره خط بطلان بکشم روی همه ی پاراگراف های زندگی و آنی این چرک نویس را پاره کنم!
ادامه مطلب
چند وقتی هست مسجد محله مون رو دارن تعمیر میکنند.چند روز پیش ساعت 9 شب داشتم می رفتم آشغالا رو بندازم سر کوچه!!!یه سیدی هست سر کوچه میشه خیلی پاک و سادست... فکر کنم 70 سال داشته باشه.بدلیل تعمیر های مسجد نشسته بود روی بلوار خاکی سر کوچه نماز میخوند ولی به سمت قبله نه...
داشت به طرف غرب نماز میخوند...
وقتی که داشتم میرفتم آشغالارو بندازم خیلی خجالت کشیدم و نتونستم برم بگم...
برگشتنی دیدم نمازشرو تموم کرد...پا شد...ایستاد...
با خجالت،جلو رفتم...قبه رو بهش ن
چند وقتی هست مسجد محله مون رو دارن تعمیر میکنند.چند روز پیش ساعت 9 شب داشتم می رفتم آشغالا رو بندازم سر کوچه!!!یه سیدی هست سر کوچه میشه خیلی پاک و سادست... فکر کنم 70 سال داشته باشه.بدلیل تعمیر های مسجد نشسته بود روی بلوار خاکی سر کوچه نماز میخوند ولی به سمت قبله نه...
داشت به طرف غرب نماز میخوند...
وقتی که داشتم میرفتم آشغالارو بندازم خیلی خجالت کشیدم و نتونستم برم بگم...
برگشتنی دیدم نمازشرو تموم کرد...پا شد...ایستاد...
با خجالت،جلو رفتم...قبه رو بهش ن
محاسبه اوقات شرعی
اذان صبح:
جو زمین در تعیین اذان صبح مؤثر است. پرتوهای نور سحرگاهی (فجر صادق) وارد جو می‌شوند با استفاده از علم اپتیک و قوانین مربوط به شکست و رصدهای دوره‌ای آسمان، فجر صادق وقتی روی می‌دهد که ارتفاع خورشید حدود ۱۷ الی ۱۹ درجه زیر افق سحرگاهی قرار بگیرد. با این عدد زاویه ساعتی خورشید بدست آمده و با تعدیل زمان وقت اذان صبح مشخص می‌شود. در حال حاضر مرکز تقویم مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران که مسولیت استخراج اوقات شرعی ایران ر
هر فعالیتی در زندگی ما پیامدی دارد. اوقات فراغت و فعالیت­‌های فراغتی هم از این قاعده مستثنی نیست و پیامدهایی در زندگی ما دارد. محققین و متخصصان همیشه به این موضوع اشاره داشته‌­اند که اوقات فراغت مانند شمشیر دولبه است که در صورت استفاده مناسب از آن تأثیرات مثبتی در زندگی فرد خواهد داشت. در این بخش به بررسی رابطه بین شرکت در فعالیت­‌های فراغتی و کارکردهای مثبت آن در زندگی افراد می‌پردازیم.
۱- کارکردهای جسمانی اوقات فراغت
از نخستین فواید شر
 برای از بین رفتن خجالتتون، اون هارو انجام بدید.
۱- پنجاه هزارتومان پول را به پول خردهای ۵۰۰ تومنی تبدیل کنید.
چگونه: با رفتن به مغازه های کفاشی، معاملات مسکن و...، این ۵۰ هزارتومان رو خرد کنید.
با این کار، نه شنیدنتون قوی می‌شه و اعتمادبه نفستون زیاد.
۲-یک متن تئاتر در اینترنت پیدا کنید و با دوستاتون، ۳۰ بار تمرینش کنید.
خیلی باحاله، مخصوصاً جای خانم‌ها و آقایون عوض شود.
مثلاً: در متن گفته: آقا بگه: عزیزم چرا اینجایی
به جای آقا، یه خانم با لحن ی
 خجالت نکش فیلمی به کارگردانی رضا مقصودی، نویسندگی رضا مقصودی و افرا جورابلو و تهیه‌کنندگی سید امیر پروین حسینی محصول سال 1396 است.
یک کمدی روستایی است و بهترین نمونه برای اینکه فضای فیلم دستتان بیاید، «زاپاس»  است که اتفاقاً در گیشه هم بسیار موفق بود
اما ورای این سادگی و بی‌ادعایی، طنزی جالب و شیرین جریان دارد که به‌موازات تاریخ ایران در طی بیست سال گذشته پیش می‌رود.
ادامه مطلب
یه وقتایی که از همه چیز خسته میشیم . ارزو می کنیم که ای کاش  یه دنیای قشنگ تری می داشتیم
مثلا آدم های دو رو همیشه آزار دهنده هستند. همیشه فکر می کنم ادمی که با صراحت حرفش را می زند به مراتب ارزشمتد تر از ادمی ست که خود را پشت دیوار حاشا پنهان می کند . 
تجربه به من ثابت کرد که باید از ادم های دو رو فاصله بگیرم.  اینقدر فاصله بگیرم  که فقط یک تصویر از انها در ذهنم باقی بماند همراه با اندکی دلتنگی . دلتنگی را از این جهت می گویم که عامل حیات انسان هاست
١. بابا گفت اگه کنکور قبول نشدی، برو خواننده شو. :|
در خلوت، هم نوا با همایون و سیاوش، داشتم «چرا رفتی؟» رو می‌خوندم که شنید. این تنها آهنگی هست که میتونم باهاش خوب بخونم، با وجود این صدای جیغِ بد. :)
٢. با اعتماد به نفسِ کامل، آزمونِ جامع سنجشِ پایه رو ثبت نام کردم در حالی که حجم مطالب خونده شده ام بسیار تاسف باره. تصمیمی که الان گرفتم اینه که کارنامه ام رو اینجا به نمایش بذارم. هدفم از نوشتن جمله پیش اینه که حداقل از شما خجالت بکشم و با سرعت بیش
شروع 
امروز رو در حالی شروع کردم که با دیدن پیام تبریک هشت تا از دوستام و یکی از معلم‌های قدیمی‌ام لبخند زدم و خوشحال شدم و ذوق کردم و البته کمی هم خجالت کشیدم. اینکه یکی زادروز ابن سینا رو به "من" تبریک بگه، برام افتخارآفرین و غرورآمیز بود اما خب دلهره‌آور هم بود و کلی خجالت کشیدم.
روزهایی که امتحان داریم با دلهره شروع میشن، روز امتحان‌های عملی برای من، با دلهره‌ی بیشتر. در واقع آمیزه‌ای از دلهره و بی‌خوابی و خستگی و سردرد. شروع روزم با چا
دختر یکی از دهقانان برای اقرار به گناه و طلب آمرزش نزد کشیش رفت و با ترس و لرز گفت: گناه بزرگی کرده‌ام و از گفتن آن خجالت میکشم. کشیش گفت: خداوند بخشنده است و هیچ خجالت نکش، بگو ببینم چه گناهی کرده‌ای؟
دختر گفت: یک سبد سیب دزدیده‌ام. کشیش گفت این‌که گناه بزرگی نیست! به اندازه تعداد سیب‌ها استغفار کن و توبه کن تا گناهت آمرزیده شود. دختر گفت: اما یک سبد سیب را از باغ کشیش دزدیده‌ام. کشیش تکانی خورد و گفت: پس گناهت به این راحتی ها بخشوده نمیشود! ب
گاهی اوقات حرف هایی می شنوی که وسط سرت اسفناج سبز میشه .کلا  آدم های با اعتماد به نفس را دوست دارم.  همیشه فکر می کنم ادم های با اعتماد به نفس در زندگی مفیدند  به پوشش گیاهی کمک می کنند . برای همینه گاهی اوقات رو سر ادم اسفناج سبز میشه.  
سلام وقت بخیر دوستان
من دختری هستم ما بین ۲۲ تا ۲۶ که چند وقت پیش درگیر یه رابطه بودم و علاقه هم داشتیم اما بخاطر یه مسائلی پدرم رضایت نداد و خواستگار رو رد کرد. اون موقع که من تو فکر این آقا بودم همسایه ما از مامانم منو برای آشناشون سراغ گرفت که بعد از آشنایی بیان خواستگاری و من گفتم نمیخواد .
مادرم میگفت موقعیت خوبی داره، خانواده خوبین و دنبال دختر خوب میگردن و این حرف ها. مادرم به حرف من گفتن نه یکی دیگه دخترم رو میخواد بذار بیان ببینیم چی می
چه خبرتونه؟ چههههه خبررررررتونه؟ ارزونی ندارین که دارین!
رفاه ندارین که دارین!
رایانه نه ببخشید یارانه ندارین که دارین!
طرح خانه دار شدن اقشار کم درآمد ندارین که دارین!
سیب زمینی و پیاز ارزون ندارین که دارین!
میدان نفتی بزرگ مکشوفه ندارین که دارین!
مبارزه با اختلاس و فساد مالی و اخلاقی ندارین که دارین!
نت پر سرعت و بدون قطعی ندارین که دارین!
مسئولین دلسوز ندارین که دارین!
ارزش پول ملی ندارین که دارین!
آب و برق و گاز و نفت مجانی ندارین که دارین
یکی از خصوصیات رفتاری عجیب و غریب من اینه که توضیح می دم ، حالا توضیح
دادن که چیز بدی نیست ولی الان بازش می کنم که بفهمی چرا نباید بعضی وقتا
توضیح داد .
من از جهت تفکرات ذهنی با بچه های انبار فرق می کنم و حداقل در ظاهر به یک سری چیزها مقیدتر هستم !
بچه
های انبار گاهی اوقات به مهدی که یکم ساده هست ظلم می کنن ، سرش دادن می
زنن و حتی گاهی اوقات می زننش ! برای من هم خیلی اذیت کننده هست که چرا
اینطوری سرش در میارن ! اکثر اوقات چیزی نمی گم و خودم رو به بی
خجالت نکش
خجالت نکش
کارگردان: رضا مقصودی
 تهیه کننده: سید امیر پروین حسینی

داستان فیلم

داستان زندگی زن و شوهری با بازی احمد مهرانفر و شبنم مقدمی  را روایت می‌کند که با داشتن عروس، داماد و نوه، در سن میانسالی بچه‌دار می‌شوند. این اتفاق آن هم در روستایی کوچک که هیچ چیز از دید اهالی پنهان نمی‌ماند، زن و شوهر را دچار اتفاقاتی کمیک و بامزه می‌کند. اتفاقاتی که در نهایت باعث جدال این دو با یکدیگر می‌شود و...

1) دانلود با کیفیت 480
2) دانلود با کیفیت
روزی باران شدیدی می بارید. ملانصرالدین پنجره خانه را باز کرده بود و داشت بیرون را نگاه می کرد. در همین حین همسایه اش را دید که داشت به سرعت از کوچه می گذشت.ملا داد زد: آهای فلانی! کجا با این عجله؟ همسایه جواب داد: مگر نمی بینی چه بارانی دارد می بارد؟ملا گفت: مردک خجالت نمی کشی از رحمت الهی فرار می کنی؟همسایه خجالت کشید و آرام آرام راه خانه را در پیش گرفت. چند روزی گذشت و بر حسب اتفاق دوباره باران شروع به باریدن کرد و این دفعه همسایه ملا پنجره را ب
روزی باران شدیدی می بارید.ملانصرالدین پنجره خانه را باز کرده بود و داشت بیرون را نگاه می کرد.در همین حین همسایه اش را دید که داشت به سرعت از کوچه می گذشت.ملا داد زد: آهای فلانی!کجا با این عجله؟
همسایه جواب داد: مگر نمی بینی چه بارانی دارد می بارد؟ملا گفت: مردک خجالت نمی کشی از رحمت الهی فرار می کنی؟
همسایه خجالت کشید و آرام آرام راه خانه را در پیش گرفت.
چند روزی گذشت و بر حسب اتفاق دوباره باران شروع به باریدن کرد و این دفعه همسایه ملا پنجره را با
نوشتن درباره ی این ها خیلی... احمقانه است. اما من می گویم. از تمام احساساتم می نویسم. از تمام آن 30 دقیقه های روزانه که نفسم می گیرد اما ادامه می دهم. از تمام آن کارهایی که باید روزانه انجام دهم تا ترسم بریزد. باید بگویم. باید بنویسم و این بار را از روی دوشم بردارم. باید بنویسم و خجالت درباره ی این موضوع را تمام کنم. باید با بیماریم دوست باشم. اگر دوستش داشته باشم او هم دمش را می گذارد روی کولش و می رود سراغ یکی دیگر تا قوی بودن را به او هم یاد بدهد. مر
اساسا آدمیم که در مواقع بیخود خجالتیم !! مواقعی که باید به دوستم که دلم تنگ شده براش پیام بدم یا وقتی با غریبه ای باید تلفنی حرف بزنم یا مثلا وقتی استاد ادبیات می‌پرسه فلان کتاب رو خوندین یا نه یا وقتی استاد ریاضی داوطلب میخواد برای حل تمرین ها و خیلی جاهای دیگه خجالت میکشم :/ دارم رو‌خودم کار میکنم و با گام های مورچه ای میرم جلو ایشالا که درست میشم -_-
چقدر تند تند پست میزارم نه؟ شبا که دیگه رسما بیکارتر از روزامم کلی حرف یادم میاد  
پست قبلی به
لوکیشن:درمانگاه زنان
دختربچه ای ظاهرا 12_13ساله وارد میشه و پشت سرش مردی ظاهرا 30ساله...
_دکتر گفت بفرمایید?
+مرد با حالت خجالت زده گفت ایشون رو آوردیم برای معاینه.(تمام دیالوگ های مرد رو با تصور چهره ای که نیش هاش تا بناگوش بازه و میخنده و مثلا از خودش خجالت میکشه بخونید).
_چند سالتونه?
+خودم 29 و این 15...
_این بنده خدا که تا چشم باز کرده تو عقدش بستی،دیگه وقت داشته بخواد کاری انجام بده?!!!!!
+والا خانم دکتر حالا معاینه که ضرری نداره.من خودم دانشجو بودم د
پشت درب خانه ات بر خاک، صورت می کشمتا که تحویلم بگیری، از تو منت می کشمبندگان مخلصت آماده ی مهمانی اندآن قدر خالی است دستانم، خجالت می کشمغفلتم باعث شد از چشمت بیافتم با گناههر چه خواری می کشم از دست غفلت می کشمکور خوانده نفسِ اماره، دلم دست علی استهرچه هم باشم مگر دست از ولایت می کشم؟!با ولای مرتضی آقای این عالم شدمبی علی یک لحظه هم باشم، حقارت می کشمدور ماندم از وطن، از صحن ایوان نجفیاد انگور ضریحش، آهِ حسرت می کشمتا که چشمم تر شود یاد لب خ
من خجالتی ام .
این جمله ، آنقدر ها هم که آسان میخوانید و رد می شوید ، آسان و راحت نیست . مثل خوره می افتد به جان زندگی تان و نمی گذارد پله های ترقی را آرام و راحت طی کنید . چیزی است که در دهانتان ، در چشم هایتان و در ذهنتان می چرخد و نمیگذارد درست حرف بزنید ، اثرگذار نگاه کنید و مقتدرانه فکر کنید . خجالت همان حس عجیبی است که می نشیند روی بزاق دانی دهانتان ( یا هر نام علمی دیگری که دارد ! ) و کاری میکند حس کنید دهانتان از خشکی در حال مردن است ! 
خجالت ،
من خجالتی ام .
این جمله ، آنقدر ها هم که آسان میخوانید و رد می شوید ، آسان و راحت نیست . مثل خوره می افتد به جان زندگی تان و نمی گذارد پله های ترقی را آرام و راحت طی کنید . چیزی است که در دهانتان ، در چشم هایتان و در ذهنتان می چرخد و نمیگذارد درست حرف بزنید ، اثرگذار نگاه کنید و مقتدرانه فکر کنید . خجالت همان حس عجیبی است که می نشیند روی بزاق دانی دهانتان ( یا هر نام علمی دیگری که دارد ! ) و کاری میکند حس کنید دهانتان از خشکی در حال مردن است ! 
خجالت ،
من همیشه از بزرگ‌شدن وحشت داشتم و دوست نداشتم بزرگ شوم. فکر می‌کردم دنیای آدم‌بزرگ‌ها جای قشنگی نیست، الان مطمئن شدم، اما این روزها حس می‌کنم خیلی شبیه آن‌ها شدم و این ترسناک است. از پست دیروز فهمیدم
آدم‌بزرگ‌ها خیلی عجول‌اند و دوست دارند زود همه چیز خوب شود، هر اتفاقی بیفتد فوری احساسات زیادی نشان می‌دهند و نتیجه‌گیری می‌کنند. دیروز از دست آدم عزیزی ناراحت شده بودم و بعد خطر از دست دادن کار را تجربه کردم و توی خیابان دعوایم شد. فکر ک
شناسایی شماره تلفن همراه 
اگر می خواهید تا رقم آخر شماره دوست خود را کشف کنید طریق آن چنین است :
1_از او بخواهید که عدد 60 را در نظر بگیرد.
2_تقسیم بر 2 کند.
3چهار نمره آخر شماره تلفن خود را با عدد حاصل جمع کند. 
4_عدد 25 را از حاصل کم کند.
5_حاصل را در 3 ضرب کند.
6_از حاصل عدد 15 را کم کند.
7_حاصل را در 2 ضرب کند.
8_حاصل را بر 6 تقسیم کند.
9_جواب، چهار شماره آخر تلفن مورد نظر خواهد بود . 
تلویزیون یه کلیپ تبلیغاتی پخش کرد که روند ساخت ایران مال را با صحنه‌های دفاع مقدس و رزمندگان موازی مونتاژ کرده بود و می‌خواست القا کند که این پروژه ادامه‌ی دفاع مقدس و آرمان‌های انقلابه. پارادوکس جالبیه اون یکی رفت که فرهنگ غربی نیاد، این یکی از مصادیق بارز نفوذ فرهنگ مصرفگرا است.من توقع دارم که این کلیپ موهن و سوء استفاده‌گر دیگه پخش نشه، امیدوارم مسئولان تلویزیون خجالت بکشند و نظام هم به این جمعبندی برسه که تا صدا و سیما انقلاب را از ب
نمی‌دونم اصلاً با چه رویی می‌گین «همون بهتر که کشتنش.»! خجالت نمی‌کشی تو؟ احمق بی‌خاصیت؟ آره، می‌خوام غر بزنم. به تو هم هیچ ربطی نداره. فقط یه سردار رو از دست ندادیم، فقط یک سپهبد رو از دست ندادیم؛ یک آرمان رو از دادیم. ولی چیزی که تو و اون اِمریکاجونت نمی‌دونین اینه که آرمان سردار، مثل ققنوسه، هربار دوباره قیام می‌کنه و می‌خروشه.و جناب آقای دونالد زِرامپ! این رو بدون که حمله موشکی امروز انجام انتقام سپهبد عزیزمون نبود، بلکه تازه شروعش ب
 
می روم که بروم آموزش ببینم تکلیف این دو واحد عمومی این ترم چه می شود! حقوق سیاسی و اجتماعی در اسلام با یک استاد خوب که روز های سه شنبه اش لغو شده و باید بروم ببینم می شود روز های یکشنبه بروم سر کلاس یا نه! ... برچسب این نیم سال را هم هنوز نزدم روی کارتم. اگر این دو واحد حذف شود، دوازده واحدی میشوم و این ترم هم حذف می شود! مثل حرکت سقل جِیشی ای که ترم پیش زدم! امتحان درس های اختصاصی ام را شرکت نکردم و بخاطرش راهیان نور را از دست دادم و تنبیه شدم و سر ا
هدیه ویژه به کابران ویژه ما
هدیه ویژه تیم نرم افزاری پایگاه سایبری استان خوزستان به مناسبت شب یلدا.
بسته ویژه برنامه نویسی شامل: 
1-کامپونت اوقات شرعی2-فایل پیوست موقعیت جغرافیایی شامل طول و عرض هر شهر 3-فایل ویژه محاسبه طول جغرافیایی بصورت آفلایندانلود کامپونت ویژه محاسبه اوقات شرعی ویژه C# و vb.netعنوان: کامپونت ویژه محاسبه اوقات شرعی ویژه C# و vb.netحجم: 79.5 کیلوبایتتوضیحات: کامپونت ویژه محاسبه اوقات شرعی ویژه C# و vb.net
سلام....
دوستان گل گلاب !
خب...
گرچه هنوز سه تا امتحان ترم دیگه هم داریم ولی سختاش تموم شد...
 
کلا خیلی اتفاقا افتاد که مهم ترینش همون شهادت سردار بود...
 
تسلیت...
 
از اون که بگذریم این چند وقته عجیب به شهیدا علاقمند شدم...  نمی دونم چرا... شاید اینم مثل بقیه حس هام زود گذر باشه ولی تا هست فقط می تونم بگم حس عجیب و قشنگیه...
 
گاهی اوقات از خدا می خوام بمیرم ولی وقتی به اعمالم نگاه می کنم با خودم می گم " تو خجالت نمی کشی با این وضع افتضاحت؟ "
 
این چند وقته
هیچ چیز در خلاء وجود ندارد. بدن ما شامل ارگانیسم های پیچیده ای است که دائما در حال حرکت هستند و مواد شیمیایی در آن با یکدیگر در تعامل و واکنش هستند.
گاهی اوقات مواد به صورت هم افزایی کار می کنند و بهترین ها را در کنار یکدیگر به ارمغان می آورند. و بعضی اوقات نیز، به صورت متناقض عمل می کنند، و برعکس سبب مشکلاتی میشوند که به طور کلی مضر است.
ادامه مطلب
۱. بهش میگم اینجوری نگام نکن، خجالت میکشم! میگه خجالت چرا؟! میگم خجالت نکشم یعنی؟ میگه نه! قبل از اینکه لبام تا بناگوشم کش بیاد میگه خجالت مال یکی دو بار اوله! :/ (ناهار نپخته بودم! :دی ) ۲. اینکه رامبد جوان ممنوع‌التصویر شده نشون میده آزادی تو این مملکت موج میزنه! ۳. میگفت اتفاقا کار درستی کردن! من خوشحال شدم ممنوع‌التصویرش کردن!! اون که میره بچه‌شو اون‌ور دنیا متولد میکنه و از قضا ضرری هم به هیشکی نمیزنه میشه آدم بده، اون‌وخ تویی که تا دیدی ته
همه ی ما می دانیم که بچه ها باید بایستند، راه بروند، حرف بزنند و گواهینامه ی رانندگی بگیرند اما هفت مهارت دیگر نیز وجود دارد که بایستی توجه بیشتری به آن کرد .
دید سه بعدی : ۲ تا ۴ ماهگی
کودک یک ماهه شما عادت داشت که تنها ۲ بعد را ببیند اما از دو ماهگی به بعد جهان را سه بعدی درک می کند . بخش کورتکس مغز رشد یلفته و می تواند ورودی چشمان شما را بدون عینک سه بعدی به تصویر در آورد.
اولین خنده واقعی : ۴ تا ۵ ماهگی
معمولا هر کودک دو ماهه ای  لبخند می زنند ا
مدیران محترم کانون
باسلام وتبریک دهه کرامت
باستحضار می رساند با توجه به حمایت ستاد عالی از ویژه برنامه های اوقات فراغت کانون شما از طریق رصد سامانه سجا شایسته است در اسرع وقت نسبت به ثبت برنامه ها ، کلاسها و کارگاههای پیش بینی شده در ایام تابستان 98 در راستای طرح غنی سازی اوقات فراغت بچه های مسجد اقدام نمایید.
ضمنا با اطلاع می رساند کانونهایی که فاقد کامپیوتر و اینترنت می باشد از ساعت 8 صبح لغایت 8 شب جهت ثبت برنامه ها به دفتر کانون معین واقع
همیشه از سال های بعد ازدواجم خجالت میکشم. نمیدونم این چه حس لعنتیه که من دارم، این حس حتی منو از عروسی گرفتن و رفتن سر خونه و زندگیم نگران میکنه. من نامزد دارم. حس اینکه بعد ازدواج همه ش منو در همه حال میبینه، مثلا وقت هایی که از خواب بیدار میشم یا وقت هایی که گلاب به روتون از دستشویی بیرون اومدم یا میخوام برم دستشویی یا دیگه مثل وقت هایی که بیرون همو میدیدیم در بهترین حالت نباشم منو توی فکر خودم خجالت زده میکنه.
البته اعتماد به نفسم خوبه و مشک
فردا و پس‌فردا که بگذرد، چیزی از ماه مبارکش باقی نمی‌ماند. من می‌مانم و آرزوهای برباد رفته. همۀ اوقات فکریِ این خیالِ خامم که از فردایِ ماه رمضان، شروع می‌کنم به کارهایی که تویِ ماه مبارک از خدا خواسته‌ام موفقم بدارد در انجام دادن‌شان. 
آدمی همیشه در حال فریب‌دادن خودش است. اصلا تا خودت را نفریبی، نمی‌توانی دیگران را بفریبی. درست و حسابی که فکر کنی می‌بینی ماه رمضان، به‌ترین اوقاتی بوده که همان چیزهایی را که از خدا خواسته‌ای، شروع کن
واژه تفریح معادل کلمه Recreation انگلیسی می‌باشد که به معنای کار جدیدی کردن یا از نو خلق کردن می‌باشد. این کلمه در فارسی از ریشه لغوی فرح به معنای شادی و شادمانی و سرور می‌باشد و در فرهنگ عمید به معنی خوشی و شادمانی کردن آمده است. واژه تفریح اغلب با اوقات فراغت همراه می‌باشد. در واقع اوقات فراغت را اگر ظرفی بزرگ تصور کنیم، انواع فعالیت‌های تفریحی مظروف آن می‌باشند.
فعالیت‌های تفریحی بسیار متنوع و گوناگون هستند و هر کدام به نوعی می‌توانند در
یکی از دلایلی که قسمت نظردهی بسته‌ست این می‌تونه باشه که من دارم با اسم و رسم خودم اینجا می‌نویسم. و امکان اینکه کسانی که من رو از نزدیک می‌شناسن یا حتا فامیل دور یا نزدیک هستن هم اینجا رو بخونن زیاده. و احتمال اینکه تو ذهنشون یسری فعل و انفعالاتی صورت بگیره که بخوان با یک اسم الکی یه نظر چالش برانگیز برام بذارن هم وجود داره. از طرف دیگه، من وبلاگ رو سوای باقی جاها می‌دونم، در حقیقت اینجا رو خونه خودم می‌دونم! و این احتمالات وجود داره که ت
گره شده بود توو گلوم 
قد این همه مدت ندیدن 
بوشو نفهمیدن 
صداشو نشنیدن 
گریم گرفت از ذوقِ دیدنش 
شنیدنش 
بوییدنش
اصن مهم نیست چی شد 
چی نشد 
خجالت کشیدم تهش 
اونجا که اشکم در اومد از قبول نکردنای عینک 
خجالت کشیدم 
صبح توو اتاق موقع مرتب کردن این خوره ی لعنتی روزمو دلمو ذهنمو خورد که نکنه دلش سوخته باشه برات و فقط همین.
دلم سوخت هیچکس نپرسید این مدت حالت خوبه
چقدر دلش شکسته ازم 
تنهام خیلی
زیادی 
زیادی کودکانست نگاهم به اطرافم 
حتی زندگی 
ا
یک زمانی منِ جوون تر از خجالت شخصیتی که بچگیم داشتم _که حالا میفهمم کاملا نرمال بوده و مختص سن و سالم اما منِ جوون تر دیگه اون منِ نوجوون رو درک نمیکرد و بابتش رفتارهای اون خجالت میکشید_ کلی از خاطرات منِ نوجوون رو نابود کرد کاملا ظالمانه.
حالا منِ جوون از کاری که منِ جوون تر کرده خیلی ناراحتم و حس میکنم یک قسمت از ما رو نابود کرد و منِ نوجوون گم شده توی ما.
حافظه ام داره کم میشه یا خاطرات دور میشن نمیدونم اما هرچی که هست دیگه خوب یادم نمیاد از ا
در راستای آشنایی کودکان با سبک زندگی قرآنی و با توجه به اهمیت غنی­سازی صحیح اوقات فراغت دانش آموزان در تابستان، موسسه فرهنگی هنری قرآنی ثقلین در نظر دارد طرح آموزشکده قرآنی خود را با محوریت کلاس­های آموزش قرآن در تابستان امسال برگزار نماید.
ادامه مطلب
امروز یکی از سخت ترین روزهای زندگیم بود.
این حجم از ناراحتی و غصه و اشک های گاه و بی گاهم از کنترلم خارجه.
آه......کاش زنده بودین خواهران و برادرانم.
دریغ و افسوس.
هیچ وقت فکر نمیکردم از کشور و ملیتم اینقدر خجالت بکشم.
گناه ما چی بوده که نباید رنگ آرامش رو ببینیم.
هوار سوت گوش هایت از احتمال ورود سامانه بارشی به چشم خبر می‌دهند ، وقتی صدای سوت مخابره میشود ، اصوات ماورا رنج صوتی را میشنویم یا عصب های بدکاره شورش کرده اند ؟ 
صدای ترک خوردن آسمان به گوشم میپیچد ، از اشک های نفرین شده آنهایی که به حقشان نرسیده اند فرار کنم .
غافلگیر میشوم با سرمای هر قطره ، شروع به تصرف خشکی های صورتم میکنند ؛ خجالت میکشم چرا که خجالت میکشم از دیدنت آسمان ، ملالت بار نیست خیس بشوم خیس هم بشوم بازهم زنده ام .
آسمان ، از او بپ
هوار سوت گوش هایت از احتمال ورود سامانه بارشی به چشم خبر می‌دهند ، وقتی صدای سوت مخابره میشود ، اصوات ماورا رنج صوتی را میشنویم یا عصب های بدکاره شورش کرده اند ؟ 
صدای ترک خوردن آسمان به گوشم میپیچد ، از اشک های نفرین شده آنهایی که به حقشان نرسیده اند فرار کنم .
غافلگیر میشوم با سرمای هر قطره ، شروع به تصرف خشکی های صورتم میکنند ؛ خجالت میکشم چرا که خجالت میکشم از دیدنت آسمان ، ملالت بار نیست خیس بشوم خیس هم بشوم بازهم زنده ام .
آسمان ، از او بپ
وقتی برای تلگرامتون رمز گذاشتید، و پیامی براتون میاد به هیچ عنوان روی پیام نزنید(حتی اگر منتظر پیام شخصی هم بودید باز هم دستتون رو بهش نزنید) به جاش خود برنامه رو باز کنید. تا ببینید کی بهتون پیام داده.
چون ممکن استاد راهنماتون باشه بعد شما به یک باره وارد صفحه چت میشید و سین میخوره ... و تو باز دست از پا دراز تری اما او گفته، قرار بود هر هفته به من گزارش کار بدی چی شد؟ فردا گزارش کار میفرستی. 
بعد مجبور میشی دوباره بهانه سنبل کنی خدایی من جای است
۱:حرف زیاد است. زیاد. 
۲:دلم برایش سوخت! گویا دیرش شده بود و داشت کاغذ به دست میدویید تا ما را دید خجالت کشید و گام هایش را عادی کرد. سعی میکنم ادم ها را از روی قد و هیکلشان قضاوت نکنم و به اخلاقشان بها بدهم. کاش ابتدا روح و صیرت ادمها را توی چشممان میخورد و بعد شکمشان! 
اوقات فراغت توسط محققان و اندیشمندان مختلف به اشکال مختلفی تقسیم‌بندی شده است. هر انسانی دارای اوقات فراغت خاصی است که متناسب با جنسیت، سن و عوامل فردی و محیطی او می‌باشد. یکی از تقسیم‌بندی‌های مهم اوقات فراغت به تقسیم‌بندی فراغت براساس زمان مربوط می‌شود. متغیر زمان در فراغت اشاره به مدت زمان در اختیار داشتن فراغت دارد. برخی محققین فراغت براساس زمان را به 5 بخش تقسیم می‌کنند:
1- فراغت لحظه‌ای: به عنوان مثال زمانی که در پشت چراغ قرمز متوق
پای پدرش روی فرش خونه سر خورده بود و تا پدر از بیمارستان مرخص بشه به هم ریخته و آشفته بود.
دیروز که با آرامش گفت میفهممت میخواستم بگم پای آقا رضا از زندگی سُر نخورده؛ قطع شده. 
نمیتونم تنها برم بهشت زهرا...چند بار تلاشم رو کردم برم. یا تصادف میکنم یا گم میشم.
احساس وقتهایی رو دارم که گم میشدم. خجالت میکشیدم به بقیه بگم گم شدم.
من:یکی از اینترنای سال پایینی دیشب کشیک بود و برداشته بود بچه ی شیرخوارش رو همراهش آورده بود پاویون،تا صبح ونگ زد نذاشت بخوابیم!میکول:خاک تو کلّه ات گلی!!!
من:خاک تو کلّه ی پوک خودت،چرا فحش میدی?
میکول:من جای تو بودم میرفتم زیر خاک از خجالت که سال پایینیم بچه داره و من دوست پسر هم ندارم!!!
من:******:|
سلام
من خودم خجالتی نیستم ولی این روزها نسبت به گذشته آدم های خجالتی رو بیشتر می بینم به خصوص توی مردها که به نظر می رسه کلا نسبت به نسل های گذشته از نظر رفتاری خیلی متفاوت تر شدند.
شما صفت خجالتی بودن رو چقدر مثبت یا منفی توی همسرتون می بینید؟، آیا حاضرید با شخصی که خجالتیه ازدواج کنید؟، اگه نه چرا و چه دلایلی دارید؟، و دخترید یا پسر؟ 
مایلم ببینم جنسیت افراد روی اینکه این صفت رو توی همسرشون قبول کنند تاثیری می ذاره یا خیر، می خوام دوستان با
به راستی چرا باید اوقات فراغت مطالعه و بررسی شود؟
به این خاطر که فراغت برای مردم مهم است. فراغت مهم است چرا که ما به مقداری از آزادی نیازمندیم تا بتوانیم خود را درک کنیم و برای خودمان باشیم. فراغت مهم است چرا که ما به تحول و حفظ روابط با دیگران بر پایه‌ای فراتر از اجبار نیاز داریم. از آنجا که ما برنامه‌های خود را تنظیم و کنترل می‌کنیم، اولویت‌های خود را توسعه و رشد می‌دهیم و تا حد امکان در جستجوی ساختن یک زندگی کامل و غنی برای خودمانیم. این ف
منکه از خبر مامانم کلی شوکه شده بودم نمیدونستم باید چی بگم،یجورایی خجالت میکشیدم.
قرار شد عمم یه روز بیاد خونمون و با من درمورد خواستگاری حرف بزنه،اومد ولی اون هم خجالت میکشید باهام حرف بزنه.
یه قرار گذاشتیم که پسر عمه و عمه حان! بیان خونمون برای حرفهای اولیه.توی این قرار ما حدود ۲ساعت حرف زدیم.من از خجالت داشتم اب میشدم چون اولین باری بود که بدون حضور خونوادم داشتم با فاصله ی ۱متری با یه پسر حرف میزدم اونم چه حرفی.
مامانم و عمه جان مارو تنها
بذار دقیقا بهت بگم.
من دختری ام که 
دوستی هاش پایدار نیست یا خیلی کم رنگ میشه.
بیشتر اوقات همه جا یکم خجالتی و مظلوم بنظر میرسه که این یکی یه ذره داره بهتر میشه.
دوست صمیمی هاش کم هستن.
همه جا یکم خسته و بی حال بنظر میرسه.
آرومه.
گاهی اوقات میترسه.
بیشتر پسر هارو قبول نداره و خب هر پسری رو نمیپذیره.
کم بود پدر داره.
به آفایون سن بالا حس داره چون فکر میکنه میتونن پناهنده ش باشن همین.
و جدیدا این تفکرش داره از بین میره
احمق هست. تو روابط
تو جمع های جدی
از صبح که بیدار شدیم خبرای بد پشت  سر هم می رسن حتی اگه نری دنبالشون
نمیدونم خدا چ جوری میخواد از خجالت مردم خاورمیانه در میاد 
خودش بخیر کنه ما دیگه ظرفیتمون پره
 
امروز به بیخودترین شکل ممکن گذشت قبول نکردن تو شهر خودمونم بیام نمیدونم چی میشه منتظرم زودتر بیس و دوم بیاد.
تردید داشتم که بیام و بنویسم در موردش. در مورد یه حسرت بزرگ که از جنس یک خواهش عمیق است. 
از گذشته شروع میکنم، از آن افکار اشتباه و راضی شدن های تطبیقی به اصطلاح شرایط. اگر بگویم راضی شدم به چیزی که شرایطش را خودم ساختم، حرف راست است. اگر بگویم که اجازه دادم شرایط محیط رویم تاثیر بگذارد اشتباه نگفته ام. اینی که اسمش را می گذارم شرایط، حاصل جمع تمام رفتارهای خودم بوده است. زمان می گذرد و می رسد لحظه دیدن حاصل کشته هایم. از سرزنش کردن خودم خوشم نمی
من از آن دخترک 7 ساله‌ای که خجالت می‌کشید و می‌ترسید که زنگ خانه‌یشان که با زنگ خانه‌ی صاحبخانه یکی بود را بزنم تبدیل شده‌ام به زن جوانی که آدم‌ها را فارغ از جنسیت‌شان دعوت می‌کند تا با هم ملاقات داشته باشند.
 
همان که عقب ایستاده [کلیک]
مهدی زنگ زده بعد سال ها به من زنگ زده
میگه ساقدوشش بشم !این ینی صلح!!!
نمیدونم قبول کنم یا نه؟؟!!
از یه طرف چرا باید همچین چیزی از من بخواد !؟
چرا میخواد تو بهترین شب زندگیش من کنارش باشم تو آتلیه وباغو....
میدونی مهدی خیلی خیلی از خانواده من خجالت میکشه 
خب با اینکه بابای اون هم کارخونه داره!!
سوالی که این شب ها ذهنمو درگیر کرده اینه که می گم چرا ما از سینه زدن و فریاد زدن بر مظلومیت امام حسین علیه السلام هم خجالت می کشیم ؟
ماجرا از اون جایی شروع می شه که اکثر آدما یه خصلت عجیب و غریب دارن بنام تبعیت از جمع ، یادمه چند وقت پیش می خواستن یک طرف بلوار سپاه رو آسفالت کنن که همون مسیر مسدود شده بود ، یه سری راننده ها از اون طرف خیابون و بدون هماهنگی راهنمایی و رانندگی و یا مسئولان مرتبط سرخود از اون دست خیابون و خلاف راننده های اونوری ، را
سوفٹ وئر: موبائل اپلکیشن
ترتیب، تحقیق و سوفٹ وئر انجینئر:غلام رسول ولایتی روندو بلامیک
ورژن: v 1.0
روندو کے دائمی اوقات نماز کا کیلینڈر یہاں سے ڈاؤنلوڈ کیجیے ، اور کسی مسئلہ کی صورت میں ہم سے رابطہ کریں۔ یاد رہے ایپ میں کوئی وائرس موجود نہیں ہے کیونکہ گوگل پلے سے ڈاؤنلوڈ نہ ہونے کی صورت میں آپ کا موبائل اس کو قبول نہ کرے ، تو اس کیلیے اندر موبائل سینٹنگ سے آف کیجیے ۔
ادامه مطلب
بیشتر از یک ساعت نمیتونم پشت میز بشینم و درس بخونم:)) اینقدر رفتم و اومدم و دیگ خجالت میکشم و درکل دیگ حالم از درس خوندن داره بهم میخوره:)) نسبت ب اسکال هم فوبیا پیدا کردم:)) اصن دستم میخوره ب جزوه اش میخام جیغ بزنم:))
در کل امیدوارم ک "اولین امتحانِ" خوبی دربیاد!
جهت دریافت فرم های مورد نیاز در کلاس های اوقات فراغت تابستان 98  یر روی لینک زیر کلیک نمائید :

فرم های مورد نیاز کلاس های اوقات فراغت در قالب word
فرم های مورد نیاز کلاس های اوقات فراغت در قالب pdf

 از کانونهای برگزار کننده  کلاس های اوقات فراغت تابستان 98 تقاضا می شود به منظور برنامه ریزی مناسب و بازدید از کلاس
های تابستانی و زمانبندی برنامه های جانبی هر چه سریعتر نسبت به تحویل فرم
برنامه هفتگی کلاس ها به کانون ندای اسلام (معین مساجد شهرستان خل
امروزم شروع شد. خوبم شروع شد قبل از ورزش زبان خوندم. بعدشم که الان اومدم رفتم حموم و تازه میخوام شروع کنم. مثل کسی میخوام باشم که اگه کار کردن و خوندن رو ازش بگیرن انگار که زندگی شو ازش گرفته باشن. میخوام دوباره سرم تو کارو زندگی خودم باشه. یه مدت درگیر بیرون شده بودم. انگار که خودمو گم کرده باشم اما الان خب کار نکردنم ضربه ی بدی برام. دلم نمیخواد اینجوری باشم ادما همیشه انتخاب میکنن. خودشون انتخاب میکنن که چی میخوان بشن. دلم نمیخواد اینده ی وحش
سال ها گذشت...
فهمیدم همیشه اونی که میخوای نمیشه!
فهمیدم هرکسی که باهاته الزاماً "دوستت" نیست!
فهمیدم کسی که تو نگاه اول ازش بدت میاد یه روزی میشه صمیمی ترین دوستت و بلعکس!
فهمیدم که بی تفاوتی بزرگ ترین انتقامه...
تنفر یه نوع عشقه، دلخوری و ناراحتی از میزان اهمیته!
غرور بزرگ ترین دشمنه،
خدا بهترین دوسته و خانواده بزرگ ترین شانسه!
سلامتی بالاترین ثروته...
آسایش بهترین نعمته...!
فهمیدم "رفتن" همیشه از روی نفرت نیست...
هرکی زبونش نرمه دلش گرم نیست!
هرک
در روز سه شنبه 98/3/7 راس ساعت 11 ظهر جلسه ای با حضور آقای فرهادی رئس اداره آموزش و پرورش شهرستان الشتر و یوسفوند معاونت پرورشی و فرهنگی،کارشناسان فرهنگی هنری و قرآن و عترت اداره آموزش و پرورش،  در  محل اتاق مدیریت اداره  آموزش و پرورش این شهرستان جهت فعالیت های اوقات فراغت دانش آموزان در تابستان 98-97برگزار گردیددر مجموع تعداد 12 پایگاه تابستانی شامل کلاس های قرآنی ، فرهنگی و هنری و ورزشی در ایام تابستان 1398 در قالب کلاس های اوقات فراغت فعالیت خو
صبح بعد بحث کوتاهم با بابا با توپ پر رفتم پیش مشاورم و داستان رو تعریف کردم و هر آن منتظر بودم حق رو بهم بده و بگه: "آخی...چقدر تو طفلکی هستی. چقدر مورد ظلم واقع می‌شی". ولی زهی خیال باطل! بعد از یک کم صحبت آخرش حرفای منو با لحن من تکرار کرد و چقدر خجالت کشیدم.مثل یه بچه 5 ساله که عروسکشو ازش گرفتن و داره گریه می‌کنه.
تعادل اقتصادی هنگامی حاصل میشود که از سایت ایندکس وار دریافت کنید.
ویکی‌پدیا دانشنامهٔ آزاد
منحنی درخواست با سر نزولی برابر شدن را تعیین می سر بازار کلان زمانی که سر اقتصاد کینزی تابع سرمایه ارتباط با نرخ هنگامی که سر بازار پول کینزی فرض می شود نمایش پول گرفتن منحنی تقاضای بیمو نزولی حاصل می دست هردو. تعادل بازار با شرایطی آزادی می‌شود که سر مرتبط قیمت یک محصول سر سرسری روش می‌گیرد که تعداد می‌ توان نقش
در اینجا به صورت خلاصه تحت عنوان ویژگی‌های اوقات فراغت راجع به این موضوع نوشته‌ام اما خب حس کردم نیاز است به شکل کاملتری راجع به این مطلب بنویسم به خصوص زمانی که راجع به این موضوع سرچی انجام دادم متوجه شدم این موضوع را بسیاری از سایت‌ها اشتباه توضیح داده‌اند مثلا سایتی آمده بود کارکردهای اوقات فراغت را به عنوان ویژگی‌های آن توضیح داده بود.
واژه فراغت در زبان محاوره و ادبیات عامه دارای چند معنی متفاوت است مثلا یک معنی آن فارغ بودن، فراغت
بعد پست کردن متن قبلی صفحه وبلاگ رو باز کردم و شروع کردم خوندن. اول از همه درباره من رو خوندم. 
جالبه نه؟
اینکه ادم تو یه بازه زمانی تمرکز زندگیش و ادمای مهم زندگیش یه سری افرادن ولی کی از چند سال بعدش خبر داره؟
چقدر میتونه همه چی عوض شه؟
از ازاده و میثم نوشته بودم. نوشته بودم که باارزش ترین ادمای زندگیمن. :))
الان ولی هر کدوممون کجاییم؟
ازاده و نمیدیدم اصلا. ازش خبر هم نداشتم. نمیخواستم قبول کنم دوستیمون واسش تموم شده چون واسه من تموم شده نبود ح
خاطره بی سوادی
خاطره بی سوادی
 
خاطره بی سوادیهمیشه هر جا حرف از بی سوادی می شد خیال می کردم تو دنیای امروز فقط پدربزرگ ها و مادربزرگ ها هستند که سواد ندارند.از این بابت خوشحال بودم که همه بچه های کشورم سواد دارند و کسی مشکل بی سوادی ندارد.
یک شب که قرار بود با خانواده به جمکران برویم با خودم قصد کردم به نیت ظهور چند تا کتاب کم حجم و جذاب درباره آقا با خودم ببرم و بدهم که مردم بخوانند.توی صحن جمکران راه می رفتم و خوب چشم می گردوندم که کتاب رو به ک
همراه با تغییرات شیوه زندگی در جهان امروز، اوقات فراغت به نیاز خاصی برای جوامع بشری تبدیل شده است. اوقات فراغت یک تجربه درونی است که منجر به احساس تازگی و بهبودی می‌شود و روحیه افراد را افزایش می‌دهد. اوقات فراغت فقدان فشار و تعهد شغلی و استفاده خلاق از زمان است که از نظر تورکیلدسن دارای سه جنبه کاربردی و اساسی است: آرامش، سرگرمی و پیشرفت.
آرامش: این طبیعی است که افراد بعد از شرکت در فعالیت فراغتی احساس آرامش داشته باشند. فردی که به شهربازی
همون پسر ایرانیه که ما دوسش داریم،
به دوستم میگفت این دخترت خیلی خجالتیه.
نتیجه: اخلاقهای شما عوض نمیشن. اصلا تلاش نکنین چیزی رو عوض کنین. ادم خجالتی خجالتی میمونه. ادمها هر روز بیشتر ذاتشون رو اشکار میکنن. ولی یه سری اخلاقهای بنیادی باهاشون میمونه.
نرم افزار اوقات نماز مریوان
اوقات نماز این نرم افزار طبق طومار ساعت تنظیم شده توسط علمایان
فقه امام شافعی به وقت ثابت ایران و به افق مریوان و اورامان میباشد
قابل توجه روزه داران محترم کمترین فاصله بین طلوعین در نظر گرفته شده است لذا بهتر است پانزده دقیقه
قبل از اذان امساک نمایند
نماز صبح تا طلوع آفتاب میماند و بعد از آن باید قضا شود
این نرم افزار در دو پلتفرم اندروید و ویندوز موجود است

نسخه اندروید :

نسخه ویندوز :


جعبه دانلود :
220Kb دانلود
نرم افزار اوقات نماز مریوان
اوقات نماز این نرم افزار طبق طومار ساتع تنظیم شده توسط علمایان
فقه امام شافعی به وقت ثابت ایران و به افق مریوان و اورامان میباشد
قابل توجه روزه داران محترم کمترین فاصله بین طلوعین در نظر گرفته شده است لذا بهتر است پانزده دقیقه
قبل از اذان امساک نمایند
نماز صبح تا طلوع آفتاب میماند و بعد از آن باید قضا شود
این نرم افزار در دو پلتفرم اندروید و ویندوز موجود است

نسخه اندروید :

نسخه ویندوز :


جعبه دانلود :
220Kb دانلود
    یکی از چیزهایی که نمی فهمم، جیمز باند بازیِ مادرانی است که فرزند دوم و سوم و الی آخر خود را باردارند. زمین و زمان را بهم می دوزند که "هیس! کسی نفهمد" خب اگر کار درستی است (که هست)چرا قایمش میکنی و اگر کار اشتباهی است چرا انجامش داده ای؟ حالا گیریم که خجالت میکشند. آخرش که چه؟ وقتی زاییدی می خواهی بچه را چه کنی؟ بگذاری توی سبد و بسپاری به نیل؟

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها